سرآغازی برای نوشتن
نامهای به دوستداران نوشتن
سلام عزیز. شنیدم که دوست داری نویسندهای موفق باشی و نوشتن را آغاز کردی.
ببین عزیزم بیشتر آدمها میتونن نویسنده باشن البته نویسندگی نیازمند روحیهی خاصیه که اغلب همه دارنش ولی بعضیها گمش کردن.
نویسندگی ساختن یه پل به اعماق وجود خودته. وقتی تونستی وارد ذهن خودت بشی اونوقته که میتونی داستان خودت رو بنویسی. یه نویسنده باید خودشو خوب بشناسه. با شناختن خودته که نه تنها ژانر خاص خودت رو پیدا میکنی، بلکه تبدیل میشی به نویسندهای که باید بشی.
عزیزم کتاب نویسندههایی مثل سیمین دانشور، محمود دولتآبادی، جان اشتاین بک، جین آستین و همهی نویسندههای بزرگ، بهت سبک نوشتههای فاخر و عمق زیبایی هنر رو نشون میده. تو رو با ژرفای تفکر یه نویستده آشنا میکنه و باعث تفاوتت میشه ... هر چی بیشتر مطالعه کنی، بیشتر درک میکنی، بهتر مینویسی و تفکرت عمیق و منسجمتر میشه.
عزیز جان. نمیگم داستانهای نویسندههای تازهکار یا کتابهای اینترنتی رو نخون. من خودمم میخونم. ایدههای نو رو نگاه میکنم و اگر کسی نوشتهاش خوب بود، بهش میگم.
پیشنهاد میکنم اگر میتونی شعر هم بخون. مخصوصا شعر نو که به آهنگین شدن نثرت کمک میکنه.
دیوان نیما یوشیج، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و خیلیهای دیگه.
به نظرم خیلی خوبه اگر به سراغ کتاب بر سمند سخن هم بری. با این کتاب میتونی ویرایش و نگارش درست رو کاملا یاد بگیری...
من بهت افتخار میکنم که به نویسندگی علاقه پیدا کردی.
تمرین خوبی میتونه باشه که خاطراتت رو روزانه بنویسی و دفترچههات رو نگه داری و بعدا در آینده بخونیشون. اونوقت متوجه میشی چقدر پیشرفت کردی، تغییر کردی و قشنگتر مینویسی.
با دیدن پیشرفتته که به سختیهای گذشتهات میخندی و یاد میگیری که قبول کنی همه اینها بخشی از مسیر نویسنده شدنته ...
عزیزم اینا رو برات نوشتم تا این امیدواری رو بهت بدم که در آینده به جایگاه بالایی خواهی رسید که اسم زیبات در کنار بلندآوازهترین آدمها در نوشتار خواهد اومد.
در این مسیر من هم کمکت خواهم کرد. هر چند وقت یکبار سری بزن و نکاتی رو که برات می ذارم بخون.
به امید پیروزی و پیشرفت روز افزونت نویسنده آینده.
( مینا)
بخش سوم: گام های بنیادین در نگارش کتاب
بخش چهارم: تفاوت میان گفتار و نوشتار
بخش پنجم: تمرین برای خاطرهنویسی